چکیده:
انسان دارای دو ساحت مادی و معنوی است. و همواره در پی صیانت از این دو ساحت است. یکی از عواملی که این دو ساحت را در معرض خطر قرار می دهد، تجاوز به آن است. بشر در طول تاریخ همواره در پی صیانت از خود بوده و در مقابل عملی که ناعادلانه و غیرمشروع بوده ایستاده است.
در مورد دفاع در مقابل تجاوزات نامشروع نظرات مختلفی وجود دارد، برخی آن را قرارداد اجتماعی می دانند و می گویند در صورت نقض این قرارداد فرد حق دفاع دارد. برخی آن را یک حق طبیعی می دانند، برخی آن را تعارض دو حق می دانند، که هرگاه دو حق با هم معارض باشد لازم است یکی از آن دو را که مهم تر است؛ حفظ کرد. برخی نظریه حقوق اسلام را که دفاع را یک حق می داند می پذیرند. و برخی نیز نظریه اجبار معنوی را می پذیرند. توجیه معقول آن است که دفاع مشروع از آنجا که نفع اجتماعی دارد؛ جامعه از مجازات کسی که در مقام دفاع مرتکب یک جرم می شود نفعی نمی برد.
گاهی نیز فرد با یک حالت ضرورت مواجه می شود که فرد در معرض یک خطر شدیدی قرار می گیرد که او را تهدید می کند لذا ممکن است به حکم ضرورت عمداً مرتکب عمل مجرمانه ای شود به خاطر اینکه خود یا دیگری را از این خطر رهایی دهد. انسان به هنگام ضرورت یک حق برای خود قائل است، که دفاع از خود را در مقابل آن خطر واجب می داند.